دیدی بعضیها انگار برای یه کاری ساخته شدن؟ مامان جعفری هم دستپختی داره که ما توی رادار، هربار که برای ناهار میمونیم انگشتهامون رو هم باهاش میخوریم. میشه گفت آشپزی توی خون مامان جعفریه.
دستپختشون به حدی خوبه که ما وقتی قراره اضافهکاری بمونیم، خوشحالم میشیم. چون قراره برای ناهار دستپخت ایشون رو بخوریم.
راستی شاید برات سوال باشه که چرا به خانوم جعفری میگیم مامان جعفری!
دیدین یه مامان حواسش به همه چی هست و سلیقه و اخلاقیات همهی اعضای خانواده رو به خوبی میدونه و البته مهربونترین و دلسوزترین عضو خانواده هم هست؟
خب مامان جعفری دقیقاً همینجوریه. بینهایت دلسوز و مهربونه و حواسش به همهی ما هست. کافیه یکم مثلا گلو درد داشته باشی تا مامان جعفری با دمنوشهاش بیاد سراغت.
در نهایت باید بگم که خانوم فاطمه جعفری برای ما خیلی عزیزه و خیلی دوسش داریم و هر چی از خوبی و زحماتش بگیم کم گفتیم. امیدواریم همیشه خوشحال و سلامت باشه.